آزاد، ابوالکلام
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
یکشنبه 19 آبان 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/233545/آزاد، ابوالکلام
شنبه 17 خرداد 1404
چاپ شده
1
از 1338ق / 1919م «کنفرانسهای خلافت سراسر هند» به راه افتاد و عواطف مسلمانان را که از دیرباز علقۀ محکمی با خلافت عثمانی داشتند، برانگیخت. به دنبال این کنفرانسها، کمیتۀ خلافت پایهگذاری شد که با رهبری محمدعلی، شوکتعلی، آزاد و دیگران، همۀ قدرت و اعتبار اسلامِ هندی را در نبردی ضدانگلیسی به کار انداخت و پیوندی استوار میان ناسیونالیسم هندی و خلافتخواهی، آنان برقرار کرد که موجب همیاری مسلمانان و هندوان در نبرد برای استقلال هند گردید (نهرو، زندگی من، 172، 177، 182؛ عنایت، اندیشۀ سیاسی در اسلام معاصر، 109، 110). آزاد در 9 ربیعالثانی 1338ق / اول ژانویۀ 1920م با دیگر بازداشتشدگان آزاد شد. مهاتما گاندی که در این هنگام در صحنۀ سیاست هند پدیدار شده بود، میخواست آزاد را در رانچی ببیند، ولی نخستین دیدار در 26 ربیعالثانی 1338ق / 18 ژانویۀ 1920م در دهلی پیش آمد. در 28 ربیعالثانی 1338ق / 20 ژانویۀ 1920م انجمنی از مسلمانان برای بررسی مسألۀ خلافت و اعزام یک هیأت نمایندگی برای مذاکره با نایبالسلطنه در اینباره برپا گردید. آزاد به عضویت این هیأت برگزیده شد. در این مجمع، گاندی برنامۀ عدم همکاری خود را بهطور خصوصی مطرح ساخت. آزاد در جمادیالثانی 1338ق / مارس 1920م بیانیهای را که در مخالفت با تجزیۀ امپراتوری عثمانی و تقبیح انگلیس تنظیم شده بود، امضا کرد. در رمضان 1338ق / مۀ 1920م از سوی کمیتۀ مرکزی خلافت کمیتهای فرعی مرکب از آزاد و چند تن دیگر در بمبئی مأمور گردید تا طرحی برای شروع برنامۀ عدم همکاری تهیه کند. در شوال 1338ق / ژوئن 1920 در «کنفرانس سراسریِ رهبرانِ احزاب» در اللهآباد شرکت جست. در این جلسات گاندی برنامۀ جنبش عدم همکاری خویش را اعلام کرد. آزاد بنا بر زمینۀ مبارزاتی پیشین خویش، برخلاف دیگران آن را تأیید کرد، زیرا آنچه گاندی اکنون مطرح میساخت، وی پیش از این در 1332ق / 1914م در سرمقالههای الهلال پیشنهاد کرده بود (آزاد، 21؛ امین، 134). چند هفته بعد کنفرانسی در میروت با شرکت محمدعلی، شوکتعلی، حکیم اجمل و دیگر رهبران مسلمانان دربارۀ خلافت برپا شد. گاندی برای نخستینبار آشکارا از جنبش عدم همکاری سخن گفت و پس از او آزاد به سخنرانی پرداخت و از نظرات وی بیهیچ قید و شرطی پشتیبانی کرد و آن را کمکی برای جنبش خلافت شمرد و پس از آن کاملاً خود را وقف این نهضت ساخت. وی علاوه بر سخنرانیهای همگانی در این زمینه، در کنفرانسهای مختلف نیز سخن میگفت و برای پیشبرد این نهضت هفتهنامۀ پیغام را زیر نظر خویش انتشار داد. در همین ایام در پی اصرار مردم، بیعت امامت را آغاز کرد. این بیعت 5 شرط داشت: 1. امر به معروف، نهی از منکر و توصیه به صبر؛ 2. دوست داشتن در راه خدا و دشمن داشتن در راه خدا؛ 3. بیپروا بودن در برابر رنجش و نکوهش مردم؛ 4. برتر دانستن خدا و شریعت او بر همۀ علایق زندگی؛ 5. پیروی از [امام] در نیکیها. بیعت امامت در همۀ ایالتها با شور بسیار آغاز شده بود، ولی با بازداشت ابوالکلام و دگرگون شدن اوضاع در طول بازداشت وی، متوقف شد (اردو دایِرِۀ معارفِ اسلامیه). در محرم 1339ق / سپتامبر 1920م دورۀ مخصوص اجلاسیۀ حزب کنگره در کلکته آغاز گردید تا دربارۀ چگونگی آماده ساختن مردم در جهتِ اِعمال طرح گاندی تصمیم گرفته شود. به دنبال آن سفرهایی ضروری گشت. گاندی بسیار سفر میکرد و آزاد اغلب در این سفرها با او بود. در ربیعالثانی 1339ق / دسامبر 1920م ریاست «کنفرانس خلافت سراسر هند» را بهعهده داشت. در رجب 1339ق / مارس 1921م رئیس کنفرانس «جمعیةالعلماء»، در بریلی شد. آزاد در این کنفرانس گفت: بنابر حکم شرع احضار به سربازی غیرقانونی است (جاین، 79). در 22 صفر 1340ق / 25 اکتبر 1921م عهدهدار ریاست کنفرانس ایالتی خلافت در آگره گردید. در ربیعالاول 1340ق / نوامبر 1921م ریاست «کنفرانس علمای سراسر هند» در لاهور به وی سپرده شد. در ربیعالثانی 1340ق / دسامبر 1921م در دورۀ اجلاسیۀ سالانۀ کنگره در شهر ناگپور شرکت جست. پس از این جلسات و سخنرانیِ تحریکآمیزش بازداشت شد و پس از محاکمهای درازمدت، به یک سال زندان محکوم گردید، ولی عملاً تا 13 جمادیالاول 1341ق / اول ژانویه 1923م در زندان بود. آزاد در دفاعیاتش که بعدها با عنوان قول فیصل به چاپ رسید، گفت: سخت معتقدم که آزادی حق مسلم هر ملت و هر فرد است و هیچ بشر یا دیوانسالاریِ ساختۀ دست او حق ندارد آفریدگان خداوند را در بندگی نگاه دارد. از اینرو، من دولت فعلی را برحق و مشروع نمیشناسم و وظیفۀ ملی، دینی و انسانی خود میدانم که ملت و کشورم را از بندگی برهانم (همو، 42).با تصمیم مجلس کبیر ملی ترکیه در ربیعالاول 1341ق / نوامبر 1922م مبنی بر جدا ساختن سلطنت از خلافت و جایگزین کردن جمهوری به جای سلطنت و علل و عوامل دیگر، رفتهرفته جنبش خلافت در جهان اسلام فرو نشست و بیشتر مسلمانان تحصیلکردۀ هندی نیز کوششهای خویش را به مسائل ملی و محلی معطوف ساختند (عنایت، اندیشۀ سیاسی در اسلام معاصر، 101-111). هرچند پذیرفتن این سخن که مردی چون آزاد همراه با این موج به سادگی رأی و نظر خویش را تغییر داده باشد، آسان نیست، ولی چون تلاشهای سیاسی وی نیز از این سالها از راستای پان اسلامیسم به رهگذر ناسیونالیسم میافتد و او تا پایان عمر چونان ناسیونالیستی پرشور و پیشرو در کنگره و صحنۀ سیاسی هند باقی میماند (جاین، 42)، باید این تغییر جهت را معلول عواملی دیگر بهویژه چگونگیِ تلقیِ او از خلافت و رهبری معنوی دانست که بدان اشاره خواهد شد.در صفر 1342ق / سپتامبر 1923م اجلاسیۀ ویژۀ کنگره برای تصمیمگیری دربارۀ شوراها برپا شد. آزاد در این جلسات توانست اختلافنظر شدیدی را که میان 2 گروه از اعضای کنگره پیش آمده و کنگره را به 2 دسته تقسیم کرده بود، از میان بردارد. از آزاد که در این هنگام 35 ساله بود، خواسته شد تا ریاست کنگره را در آن دوره بهعهده گیرد. نه پیش از این تاریخ و نه تا سالها پس از آن (1362ق / 1943م) هیچکس این افتخار را نیافت که در این سن به ریاست کنگره برگزیده شود (آزاد، 23-24؛ اسمیت «اسلام نوین در هند»، 212). وی در جمادیالاول 1343ق / دسامبر 1924 در کمیتهای که از سوی مسلملیگ مأمور تنظیم جزئیات خواستههای مسلمانان در زمینۀ حضور آنان در مجالس قانونگذاری و دیگر نهادهای انتخابی بود، عضویت یافت (جاین، 42). در ذیحجۀ 1345ق / ژوئن 1927م بار دیگر الهلال را منتشر ساخت. این دورۀ الهلال که برخلاف دورۀ نخست بیشتر جنبۀ علمی داشت، بسیار زود به علت اشتغال شدید وی به فعالیتهای سیاسی، در جمادیالثانی / دسامبر همان سال، تعطیل شد (اردو دائرۀ معارفِ اسلامیه). در 1347ق / 1928م با تشکیل کمیسیون سیمون، جنبوجوش سیاسی گستردهای پدید آمد. آزاد ریاست جلسهای را که در کلکته برای تحریم این کمیسیون برپا شد، بهعهده داشت و سپس در پیروز گردانیدن این تحریم نقشی مهم ایفا کرد (آزاد، 24؛ جاین 42). در 1348ق / 1929م در تصویب قطعنامۀ استقلال در لاهور شرکت جست. در این قطعنامه آمده بود: تا آنجا که بتوانیم، باید از همکاری ارادی با دولت بریتانیا خودداری کنیم و برای نافرمانی عمومی آماده شویم و ازجمله مالیات نپردازیم (نهرو، زندگی من، 1161). در 1349ق / 1930م چون دولت بریتانیا پیشنهادهای کنگره و خواستههای استقلالخواهان را رد کرد، نخستین گامِ نافرمانی با نقضِ قانونِ عوارضِ نمک (ساتیاگراهای نمک: اعتصام به حقیقت در موضوع نمک) برداشته شد و مبارزه صورت عملی و جدی یافت (آزاد، 24؛ نهرو، زندگی من، 409). پس دولت فرمانِ بازداشتِ رئیسِ کنگره و کمیتۀ اجرایی آن را صادر کرد و آزاد به دنبال یک سخنرانی شورانگیز در اینباره، در میروت دستگیر شد و یک سال و نیم در زندان ماند. با آغاز گفتوگوهای گاندی ـ ایروین از زندان آزاد گشت، ولی پس از شکست کنفرانس میزگرد لندن در 1351ق / 1932م بار دیگر دستگیر شد و بیش از یک سال در زندان دهلی محبوس گردید (آزاد، 24 و 25). در 1354ق / 1935م طرحی به نام قانون دولت هندوستان مبنی بر اعادۀ خودمختاری به ایالات هندوستان و تشکیل یک دولت مرکزی فدرال به تصویب پارلمان انگلستان رسید. کنگره از همان آغاز با تشکیل دولت مرکزی بدینصورت به مقابله برخاست و بسیاری از اعضا با شرکت در انتخابات مجمع قانونگذاری مخالفت کردند. آزاد توانست با تلاش بسیار کنگره را به شرکت در انتخابات وا دارد و این امر پیروزی درخشان کنگره را در پی داشت، ولی تا مدتی مباحثاتی جریان داشت که آیا کنگره باید پستهای وزارتی را در دولتهای ایالتی بپذیرد یا نه. آزاد با جلب نظر گاندی و نهرو موفق شد کنگره را به موافقت با شرکت اعضای آن در دولتهای ایالتی وا دارد. (همو، 28- 29؛ نهرو، زندگی من، 1134). این تصمیم اهمیت تاریخی بسیار داشت، زیرا تا آن زمان روش کنگره پیروی از سیاست منفی بود و اکنون برای نخستینبار کنگره قبول مسئولیت میکرد. با تشکیل دولت فدرال وی به عضویت هیأت پارلمانی کنگره درآمد تا بر کار وزارتخانههای بنگال، اوترپردش، پنجاب، سند و ایالات سرحدی نظارت کند (آزاد، 28-29؛ جاین 42). با آغاز جنگ جهانی دوم (1358ق / 1939م)، بر سر شرکت یا عدم شرکت هندوستان در جنگ، میان اعضای کنگره اختلافنظر پدید آمد. گاندی میگفت: هندوستان نباید به هیچ بهایی حتى به بهای دستیابی به استقلال در جنگ شرکت جوید. آزاد و همفکران اندک او معتقد بودند که اروپا اکنون به 2 گروه تقسیم شده است. گروهی نمایندۀ فاشیسم و دیگری نمایندۀ نیروهای دموکرات و ضدفاشیستی است. در این کشمکش بیهیچ تردید باید با گروه دموکرات همکاری کرد به شرط آنکه هندوستان به آزادی و استقلال دست یابد (آزاد، 42)، در موقعیت حساس و بحرانی ماههای آخر 1358ق / 1939م که نایبالسلطنۀ هند، حتى بدون مشورت صوری با مجلس مرکزی، به آلمان اعلان جنگ داد، آزاد به پیشنهاد گاندی نامزد ریاست کنگره شد. وی این پیشنهاد را به دلیل حساسیت اوضاع پذیرفت و با اکثریت آراء پیروز گردید. این دوره از ریاست وی تا 1365ق / 1946م (نزدیک به 7 سال) ادامه یافت (همو، 51-52؛ نهرو، زندگی من، 385). کمیتۀ کنگرۀ سراسر هند در 1359ق / 1940م به ریاست آزاد در پونا برپا شد و 2 قطعنامه به تصویب رساند: اول آنکه اِعمال مقاومت منفی به عنوان بهترین روش مبارزه برای کسب آزادی و استقلال برگزیده شود، دیگر آنکه در جنگ میان آزادی و فاشیسم، جای واقعی هند در کنار متفقین باشد، ولی تا هند از استقلال برخوردار نگردد، به آنها نپیوندد. قطعنامۀ دوم بر پایۀ پیشنهادی بود که آزاد تهیه کرده و تصویب آن حاکی از نفوذ معنوی وی در کنگره بود (آزاد، 55). در رجب 1359ق / اوت 1940م نایبالسلطنه از آزاد خواست با او دیدار کند. آزاد از این دیدار تن زد و بسیاری از اعضای کنگره به او اعتراض کردند. در این میان گاندی با نوشتن نامهای از تصمیم وی پشتیبانی کرد. در همین سال به فرمان گاندی ساتیاگراهای فردی در مخالفت با شرکت دادن هند در جنگ آغاز گردید. آزاد که در مقام ریاست کنگره برای سر و سامان دادن به اوضاع به پنجاب رفته بود، در جریان ساتیاگراها در اللهآباد بازداشت شد و به 2 سال زندان در نائینی محکوم گشت، ولی در ذیحجۀ 1360ق / دسامبر 1941م، به دنبال پیشروی نیروهای ژاپن تا بنگال و بر اثر فشار دولت آمریکا بر انگلیس، ابوالکلام و نهرو از زندان آزاد شدند (همو، 60-61). وی پس از آزادی مصاحبهای مطبوعاتی در کلکته برگزار کرد که بازتاب سخنان او در روزنامههای انگلستان در تعدیل نظر گاندی و دیگر مخالفان شرکت در جنگ مؤثر افتاد. در 22 محرم 1361ق / 9 فوریۀ 1942م همراه نهرو با چیانگ کای شک و همسرش دیدار کرد. پیشوای چین کوشید آنان را متقاعد سازد که بیهیچ قید و شرط به یاری متفقین وارد جنگ شوند. آزاد به عنوان رئیس کنگره همچنان معتقد بود که هندوستان فقط به شرط آنکه آزاد و مستقل باشد، آمادۀ همکاری خواهد بود (همو، 67؛ نهرو، کشف هند، 749). در همین سال در مقام رئیس کنگره در گفتوگو با هیأت انگلیسی به ریاست کریپس که به شکست انجامید، نقشی مهم بهعهده داشت (آزاد، 103-105؛ نهرو، کشف هند، 770-771). در اثنای این مذاکرات نامهای هم از روزولت، در تشویق هندوستان به پذیرفتن پیشنهادهای کریپس و پیوستن به متفقین در جنگ، بدو رسید (آزاد، 944). در ماههای مه و ژوئن 1942م (1361ق) برای آماده ساختن مردم جهت مقابله با حملۀ ژاپن و تسخیر احتمالی کلکته، تلاش بسیار کرد (همو، 106-107). هم در این روزها به دنبال اختلاف نظر بسیار شدید میان آزاد و گاندی بر سر چگونگی رویارویی با مسألۀ جنگ و مبارزه با دولت انگلیس، گاندی در بامداد 22 جمادیالثانی 1361ق / 7 ژوئیۀ 1942م نامهای به این مضمون به وی نوشت: اینک نظرات من و شما چندان اختلاف دارد که دیگر نمیتوانیم با یکدیگر همکاری داشته باشیم. اگر کنگره رهبری مرا میخواهد، شما باید از ریاست کنگره و عضویت در کمیتۀ اجرایی آن استعفا دهید (همو، 111)؛ اما هنگامی که کمیتۀ اجرایی در ساعت 3 بعدازظهر همان روز تشکیل شد، نخستین سخنی که گاندی به زبان آورد این بود: اینک این گناهکار پشیمان به مولانا بازمیگردد (همو، 112؛ امین، 1 / 115). آزاد در شرایط جنگی، با جنبشی که از سوی کنگره به عنوان «هند را رها کنید» تبلیغ میشد، مخالف بود، زیرا از آن بیم داشت که با آغاز این جنبش، همۀ رهبران دستگیر گردند و کار جنبش به خشونت کشیده شود، ولی «کمیتۀ کنگرۀ سراسر هند» در بمبئی تشکیل شد و قطعنامۀ معروف به «هند را رها کنید» به تصویب رسید. یک روز بعد در 26 رجب 1361ق / 9 اوت 1942م گاندی، نهرو، آزاد و دیگر رهبران کنگره بازداشت و زندانی شدند و چنانکه آزاد پیشبینی کرده بود، مردم هند که دیگر ارتباطی با رهبران خویش نداشتند، با وجود فشارها و بازداشتها دست به خشونت گشودند (آزاد، 118، 122، 123، 129، 130؛ نهرو، کشف هند، 807- 808). گاندی به علت بیماری در 1363ق / 1944م آزاد شد، اما آزاد و دیگر اعضای کمیتۀ اجرایی در قلعۀ احمد نگر در زندان ماندند. وی در این زندان بود که در ربیعالثانی 1363ق / آوریل 1944م خبر مرگ همسرش زلیخا بیگم (دختر مولانا آفتابالدین یکی از شاگردان و مریدان پدرش) و 3 ماه بعد خبر درگذشت خواهرش آبرو بیگم را شنید (آزاد، 132). در اوایل ربیعالثانی 1363ق / آوریل 1944م او را از زندان احمدنگر به بنکوره منتقل ساختند و با فراهم شدن مقدمات برپایی کنفرانس سیملا، برای حل مسألۀ هندوستان، در اوایل رجب 1364ق / ژوئن 1945م از زندان آزاد شد. وی از 13 جمادیالثانی 1334ق / 18 مارس 1916م که در رانچی بازداشت گردید، تا این تاریخ بر روی هم 10 سال و 7 ماه از عمرش را به تفاریق در زندان سپری کرد. آزاد در این کنفرانس که به دعوت لرد ویول، نایبالسلطنه، در اوایل شعبان / اواخر ژوئن برای گفتوگو دربارۀ چگونگیِ انتقالِ قدرت از دولت انگلیس به مردم هند برپا شد، نمایندگی کنگره را بهعهده داشت. این گفتوگوها به علتِ اختلافنظر میان کنگره و مسلملیگ بر سر چگونگی انتخاب نمایندگان مسلمان، بینتیجه ماند. ترکیب هیأت اجرایی یا دولت پیشنهادی لرد ویول چنین بود: 5 وزیر با انتخاب کنگره، 5 تن با نظر مسلملیگ و 4 تن دیگر منصوب از سوی خود او. کنگره این 5 تن را معرفی کرد: ابوالکلام آزاد (مسلمان)، نهرو (هندو)، سردار پاتل (سیک)، یک پارسی (زردشتی) و یک مسیحی. این انتخاب به پیشنهاد و پافشاری آزاد که هنوز رئیس کنگره بود، انجام گرفت و هدف وی آن بود که نشان دهد کنگره نهادی ملی و برکنار از تعصب فرقهای است. 4 تن عضو انتصابی ویول یک تن مسلمان و 3 تن هندو بودند. با اینکه 7 تن از 14 تن اعضایِ هیأتِ دولتِ پیشنهادیْ از مسلمانان برگزیده میشدند، محمدعلی جناح، رهبر مسلملیگ که این حزب را تنها حزبِ مدافع مسلمانان میدانست، با این ترکیب مخالفت کرد و اصرار داشت که کنگره نباید نمایندۀ مسلمان برگزیند (همو، 160). آزاد در کمیتۀ اجرایی کنگره که در 6 شوال 1364ق / 14 سپتامبر 1945م در پونا برپا شد. توانست دیگر اعضا و نیز گاندی را متقاعد سازد که حزب کنگره باید در انتخابات عمومی شرکت کند. نتیجۀ تصویبِ این پیشنهاد، آزادی زندانیان سیاسی، عفو عمومی و سرانجام پیروزی چشمگیر کنگره در انتخابات بود. تلاش وی در تشکیل دولت در پنجاب که امری محال مینمود. بازتاب گستردهای در محافل سیاسی یافت تا آنجا که از ابوالکلام به عنوان هنرمندی بزرگ در ایجاد توافق یاد شد (همو، 178). هم در این روزها، افسران نیروی دریایی بر فرماندهان انگلیسی شوریدند و دست به اعتصاب زدند. این شورش، در آن موقعیت حساس، بحرانی سخت پدید آورد. آزاد توانست ضمن دفاع از افسران، خردمندانه به این بحران پایان دهد. آزاد در جمادیالاول 1365ق / آوریل 1946م طرحی برای قانون اساسی کشور بر مبنای فدرالیسم پیشنهاد کرد. در این طرح که کمیتۀ اجرائی کنگره آن را نپذیرفت، جز مسئولیتهایی چند (دفاع، روابط خارجی و ارتباطات) که برعهدۀ دولت مرکزی نهاده شده بود، همۀ مسئولیتها از آنِ دولتهایِ ایالتی بود و ایالات تا آخرین حد ممکن و در جهات مختلف خودمختار بودند. به گفتۀ وی، اینچنین قانون اساسی میتوانست ضمن تأمین خودمختاری کامل ایالاتی که مسلمانان در آنها اکثریت داشتند، وحدت کشور را نیز حفظ کند و بیم مسلمانان را، از سلطۀ هندوان بر آنان برطرف سازد. گاندی از اینکه آزاد توانسته بود راهی برای گشودن این گره سیاسی بیابد، به او تبریک گفت و هیأت اعزامی کابینۀ انگلیس نیز با آن موافقت کرد (همو، 194، 195؛ جاین، 43). آزاد با تجزیۀ هندوستان و ایجاد پاکستان شدیداً مخالف بود و آن را برای هندوستان و بهویژه برای مسلمانان هند زیانآور میدانست و بسیار کوشید تا دو همکارش پاتل و نهرو را متقاعد سازد که گام نهایی را برندارند. هنگامی که همۀ تلاشهایش بینتیجه ماند، به گاندی روی آورد، زیرا وی زمانی گفته بود: اگر کنگره بخواهد تقسیم کشور را بپذیرد، باید از روی نعش من بگذرد (آزاد، 256)؛ ولی گاندی هم مانند دیگر یاران تغییر عقیده داده بود. ناگزیر از گاندی خواست تا وضع موجود دو سه سال ادامه یابد به این امید که سرانجام مسلملیگ از اندیشۀ ایجاد پاکستان بازگردد (همو، 246، 256).
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید