صفحه اصلی / مقالات / آزاد، ابوالکلام /

فهرست مطالب

آزاد، ابوالکلام


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : یکشنبه 19 آبان 1398 تاریخچه مقاله

از 1338ق / 1919م «کنفرانسهای خلافت سراسر هند» به راه افتاد و عواطف مسلمانان را که از دیرباز علقۀ محکمی با خلافت عثمانی داشتند، برانگیخت. به دنبال این کنفرانسها، کمیتۀ خلافت پایه‎گذاری شد که با رهبری محمدعلی، شوکت‎علی، آزاد و دیگران، همۀ قدرت و اعتبار اسلامِ هندی را در نبردی ضدانگلیسی به کار انداخت و پیوندی استوار میان ناسیونالیسم هندی و خلافت‎خواهی، آنان برقرار کرد که موجب همیاری مسلمانان و هندوان در نبرد برای استقلال هند گردید (نهرو، زندگی من، 172، 177، 182؛ عنایت، اندیشۀ سیاسی در اسلام معاصر، 109، 110). 
آزاد در 9 ربیع‎الثانی 1338ق /  اول ژانویۀ 1920م با دیگر بازداشت‎شدگان آزاد شد. مهاتما گاندی که در این هنگام در صحنۀ سیاست هند پدیدار شده بود، می‎خواست آزاد را در رانچی ببیند، ولی نخستین دیدار در 26 ربیع‎الثانی 1338ق /  18 ژانویۀ 1920م در دهلی پیش آمد. در 28 ربیع‎الثانی 1338ق / 20 ژانویۀ 1920م انجمنی از مسلمانان برای بررسی مسألۀ خلافت و اعزام یک هیأت نمایندگی برای مذاکره با نایب‎السلطنه در این‎باره برپا گردید. آزاد به عضویت این هیأت برگزیده شد. در این مجمع، گاندی برنامۀ عدم همکاری خود را به‎طور خصوصی مطرح ساخت. آزاد در جمادی‎الثانی 1338ق / مارس 1920م بیانیه‎ای را که در مخالفت با تجزیۀ امپراتوری عثمانی و تقبیح انگلیس تنظیم شده بود، امضا کرد. در رمضان 1338ق /  مۀ 1920م از سوی کمیتۀ مرکزی خلافت کمیته‎ای فرعی مرکب از آزاد و چند تن دیگر در بمبئی مأمور گردید تا طرحی برای شروع برنامۀ عدم همکاری تهیه کند. در شوال 1338ق /  ژوئن 1920 در «کنفرانس سراسریِ رهبرانِ احزاب» در الله‎آباد شرکت جست. در این جلسات گاندی برنامۀ جنبش عدم همکاری خویش را اعلام کرد. آزاد بنا بر زمینۀ مبارزاتی پیشین خویش، برخلاف دیگران آن را تأیید کرد، زیرا آنچه گاندی اکنون مطرح می‎ساخت، وی پیش از این در 1332ق / 1914م در سرمقاله‎های الهلال پیشنهاد کرده بود (آزاد، 21؛ امین، 134). چند هفته بعد کنفرانسی در میروت با شرکت محمدعلی، شوکت‎علی، حکیم اجمل و دیگر رهبران مسلمانان دربارۀ خلافت برپا شد. گاندی برای نخستین‎بار آشکارا از جنبش عدم همکاری سخن گفت و پس از او آزاد به سخنرانی پرداخت و از نظرات وی بی‎هیچ قید و شرطی پشتیبانی کرد و آن را کمکی برای جنبش خلافت شمرد و پس از آن کاملاً خود را وقف این نهضت ساخت. وی علاوه بر سخنرانیهای همگانی در این زمینه، در کنفرانسهای مختلف نیز سخن می‎گفت و برای پیشبرد این نهضت هفته‎نامۀ پیغام را زیر نظر خویش انتشار داد. 
در همین ایام در پی اصرار مردم، بیعت امامت را آغاز کرد. این بیعت 5 شرط داشت: 1. امر به معروف، نهی از منکر و توصیه به صبر؛ 2. دوست داشتن در راه خدا و دشمن داشتن در راه خدا؛ 3. بی‎پروا بودن در برابر رنجش و نکوهش مردم؛ 4. برتر دانستن خدا و شریعت او بر همۀ علایق زندگی؛ 5. پیروی از [امام] در نیکیها. بیعت امامت در همۀ ایالتها با شور بسیار آغاز شده بود، ولی با بازداشت ابوالکلام و دگرگون شدن اوضاع در طول بازداشت وی، متوقف شد (اردو دایِرِۀ معارفِ اسلامیه). در محرم 1339ق /  سپتامبر 1920م دورۀ مخصوص اجلاسیۀ حزب کنگره در کلکته آغاز گردید تا دربارۀ چگونگی آماده ساختن مردم در جهتِ اِعمال طرح گاندی تصمیم گرفته شود. به دنبال آن سفرهایی ضروری گشت. گاندی بسیار سفر می‎کرد و آزاد اغلب در این سفرها با او بود. در ربیع‎الثانی 1339ق /  دسامبر 1920م ریاست «کنفرانس خلافت سراسر هند» را به‌عهده داشت. در رجب 1339ق /  مارس 1921م رئیس کنفرانس «جمعیة‎العلماء»، در بریلی شد. آزاد در این کنفرانس گفت: بنابر حکم شرع احضار به سربازی غیرقانونی است (جاین، 79). در 22 صفر 1340ق / 25 اکتبر 1921م عهده‎دار ریاست کنفرانس ایالتی خلافت در آگره گردید. در ربیع‎الاول 1340ق /  نوامبر 1921م ریاست «کنفرانس علمای سراسر هند» در لاهور به وی سپرده شد. در ربیع‎الثانی 1340ق /  دسامبر 1921م در دورۀ اجلاسیۀ سالانۀ کنگره در شهر ناگپور شرکت جست. پس از این جلسات و سخنرانیِ تحریک‎آمیزش بازداشت شد و پس از محاکمه‎ای درازمدت، به یک سال زندان محکوم گردید، ولی عملاً تا 13 جمادی‎الاول 1341ق /  اول ژانویه 1923م در زندان بود. آزاد در دفاعیاتش که بعدها با عنوان قول فیصل به چاپ رسید، گفت: سخت معتقدم که آزادی حق مسلم هر ملت و هر فرد است و هیچ بشر یا دیوان‎سالاریِ ساختۀ دست او حق ندارد آفریدگان خداوند را در بندگی نگاه دارد. از این‎رو، من دولت فعلی را برحق و مشروع نمی‎شناسم و وظیفۀ ملی، دینی و انسانی خود می‎دانم که ملت و کشورم را از بندگی برهانم (همو، 42).
با تصمیم مجلس کبیر ملی ترکیه در ربیع‎الاول 1341ق /  نوامبر 1922م مبنی بر جدا ساختن سلطنت از خلافت و جایگزین کردن جمهوری به جای سلطنت و علل و عوامل دیگر، رفته‎رفته جنبش خلافت در جهان اسلام فرو نشست و بیشتر مسلمانان تحصیل‌کردۀ هندی نیز کوششهای خویش را به مسائل ملی و محلی معطوف ساختند (عنایت، اندیشۀ سیاسی در اسلام معاصر، 101-111). هرچند پذیرفتن این سخن که مردی چون آزاد همراه با این موج به سادگی رأی و نظر خویش را تغییر داده باشد، آسان نیست، ولی چون تلاشهای سیاسی وی نیز از این سالها از راستای پان اسلامیسم به رهگذر ناسیونالیسم می‎افتد و او تا پایان عمر چونان ناسیونالیستی پرشور و پیشرو در کنگره و صحنۀ سیاسی هند باقی می‎ماند (جاین، 42)، باید این تغییر جهت را معلول عواملی دیگر به‎ویژه چگونگیِ تلقیِ او از خلافت و رهبری معنوی دانست که بدان اشاره خواهد شد.
در صفر 1342ق / سپتامبر 1923م اجلاسیۀ ویژۀ کنگره برای تصمیم‎گیری دربارۀ شوراها برپا شد. آزاد در این جلسات توانست اختلاف‌نظر شدیدی را که میان 2 گروه از اعضای کنگره پیش آمده و کنگره را به 2 دسته تقسیم کرده بود، از میان بردارد. از آزاد که در این هنگام 35 ساله بود، خواسته شد تا ریاست کنگره را در آن دوره به‌عهده گیرد. نه پیش از این تاریخ و نه تا سالها پس از آن (1362ق / 1943م) هیچکس این افتخار را نیافت که در این سن به ریاست کنگره برگزیده شود (آزاد، 23-24؛ اسمیت «اسلام نوین در هند»، 212). وی در جمادی‎الاول 1343ق /  دسامبر 1924 در کمیته‎ای که از سوی مسلم‎لیگ مأمور تنظیم جزئیات خواسته‎های مسلمانان در زمینۀ حضور آنان در مجالس قانون‎گذاری و دیگر نهادهای انتخابی بود، عضویت یافت (جاین، 42). در ذیحجۀ 1345ق /  ژوئن 1927م بار دیگر الهلال را منتشر ساخت. این دورۀ الهلال که برخلاف دورۀ نخست بیشتر جنبۀ علمی داشت، بسیار زود به علت اشتغال شدید وی به فعالیتهای سیاسی، در جمادی‎الثانی /  دسامبر همان سال، تعطیل شد (اردو دائرۀ معارفِ اسلامیه). در 1347ق / 1928م با تشکیل کمیسیون سیمون، جنب‎وجوش سیاسی گسترده‎ای پدید آمد. آزاد ریاست جلسه‎ای را که در کلکته برای تحریم این کمیسیون برپا شد، به‌عهده داشت و سپس در پیروز گردانیدن این تحریم نقشی مهم ایفا کرد (آزاد، 24؛ جاین 42). در 1348ق / 1929م در تصویب قطعنامۀ استقلال در لاهور شرکت جست. در این قطعنامه آمده بود: تا آنجا که بتوانیم، باید از همکاری ارادی با دولت بریتانیا خودداری کنیم و برای نافرمانی عمومی آماده شویم و ازجمله مالیات نپردازیم (نهرو، زندگی من، 1161). در 1349ق / 1930م چون دولت بریتانیا پیشنهادهای کنگره و خواسته‎های استقلال‎خواهان را رد کرد، نخستین گامِ نافرمانی با نقضِ قانونِ عوارضِ نمک (ساتیاگراهای نمک: اعتصام به حقیقت در موضوع نمک) برداشته شد و مبارزه صورت عملی و جدی یافت (آزاد، 24؛ نهرو، زندگی من، 409). پس دولت فرمانِ بازداشتِ رئیسِ کنگره و کمیتۀ اجرایی آن را صادر کرد و آزاد به دنبال یک سخنرانی شورانگیز در این‎باره، در میروت دستگیر شد و یک سال و نیم در زندان ماند. با آغاز گفت‎وگوهای گاندی ـ ایروین از زندان آزاد گشت، ولی پس از شکست کنفرانس میزگرد لندن در 1351ق / 1932م بار دیگر دستگیر شد و بیش از یک سال در زندان دهلی محبوس گردید (آزاد، 24 و 25). 
در 1354ق / 1935م طرحی به نام قانون دولت هندوستان مبنی بر اعادۀ خودمختاری به ایالات هندوستان و تشکیل یک دولت مرکزی فدرال به تصویب پارلمان انگلستان رسید. کنگره از همان آغاز با تشکیل دولت مرکزی بدین‌صورت به مقابله برخاست و بسیاری از اعضا با شرکت در انتخابات مجمع قانون‎گذاری مخالفت کردند. آزاد توانست با تلاش بسیار کنگره را به شرکت در انتخابات وا دارد و این امر پیروزی درخشان کنگره را در پی داشت، ولی تا مدتی مباحثاتی جریان داشت که آیا کنگره باید پستهای وزارتی را در دولتهای ایالتی بپذیرد یا نه. آزاد با جلب نظر گاندی و نهرو موفق شد کنگره را به موافقت با شرکت اعضای آن در دولتهای ایالتی وا دارد. (همو، 28- 29؛ نهرو، زندگی من، 1134). این تصمیم اهمیت تاریخی بسیار داشت، زیرا تا آن زمان روش کنگره پیروی از سیاست منفی بود و اکنون برای نخستین‌بار کنگره قبول مسئولیت می‎کرد. با تشکیل دولت فدرال وی به عضویت هیأت پارلمانی کنگره درآمد تا بر کار وزارتخانه‎های بنگال، اوترپردش، پنجاب، سند و ایالات سرحدی نظارت کند (آزاد، 28-29؛ جاین 42). 
با آغاز جنگ جهانی دوم (1358ق / 1939م)، بر سر شرکت یا عدم شرکت هندوستان در جنگ، میان اعضای کنگره اختلاف‎نظر پدید آمد. گاندی می‎گفت: هندوستان نباید به هیچ بهایی حتى به بهای دستیابی به استقلال در جنگ شرکت جوید. آزاد و همفکران اندک او معتقد بودند که اروپا اکنون به 2 گروه تقسیم شده است. گروهی نمایندۀ فاشیسم و دیگری نمایندۀ نیروهای دموکرات و ضدفاشیستی است. در این کشمکش بی‎هیچ تردید باید با گروه دموکرات همکاری کرد به شرط آنکه هندوستان به آزادی و استقلال دست یابد (آزاد، 42)، در موقعیت حساس و بحرانی ماههای آخر 1358ق /  1939م که نایب‎السلطنۀ هند، حتى بدون مشورت صوری با مجلس مرکزی، به آلمان اعلان جنگ داد، آزاد به پیشنهاد گاندی نامزد ریاست کنگره شد. وی این پیشنهاد را به دلیل حساسیت اوضاع پذیرفت و با اکثریت آراء پیروز گردید. این دوره از ریاست وی تا 1365ق / 1946م (نزدیک به 7 سال) ادامه یافت (همو، 51-52؛ نهرو، زندگی من، 385). 
کمیتۀ کنگرۀ سراسر هند در 1359ق / 1940م به ریاست آزاد در پونا برپا شد و 2 قطعنامه به تصویب رساند: اول آنکه اِعمال مقاومت منفی به عنوان بهترین روش مبارزه برای کسب آزادی و استقلال برگزیده شود، دیگر آنکه در جنگ میان آزادی و فاشیسم، جای واقعی هند در کنار متفقین باشد، ولی تا هند از استقلال برخوردار نگردد، به آنها نپیوندد. قطعنامۀ دوم بر پایۀ پیشنهادی بود که آزاد تهیه کرده و تصویب آن حاکی از نفوذ معنوی وی در کنگره بود (آزاد، 55). 
در رجب 1359ق /  اوت 1940م نایب‎السلطنه از آزاد خواست با او دیدار کند. آزاد از این دیدار تن زد و بسیاری از اعضای کنگره به او اعتراض کردند. در این میان گاندی با نوشتن نامه‎ای از تصمیم وی پشتیبانی کرد. در همین سال به فرمان گاندی ساتیاگراهای فردی در مخالفت با شرکت دادن هند در جنگ آغاز گردید. آزاد که در مقام ریاست کنگره برای سر و سامان دادن به اوضاع به پنجاب رفته بود، در جریان ساتیاگراها در الله‎آباد بازداشت شد و به 2 سال زندان در نائینی محکوم گشت، ولی در ذیحجۀ 1360ق /  دسامبر 1941م، به دنبال پیشروی نیروهای ژاپن تا بنگال و بر اثر فشار دولت آمریکا بر انگلیس، ابوالکلام و نهرو از زندان آزاد شدند (همو، 60-61). وی پس از آزادی مصاحبه‎ای مطبوعاتی در کلکته برگزار کرد که بازتاب سخنان او در روزنامه‎های انگلستان در تعدیل نظر گاندی و دیگر مخالفان شرکت در جنگ مؤثر افتاد. در 22 محرم 1361ق / 9 فوریۀ 1942م همراه نهرو با چیانگ کای شک و همسرش دیدار کرد. پیشوای چین کوشید آنان را متقاعد سازد که بی‎هیچ قید و شرط به یاری متفقین وارد جنگ شوند. آزاد به عنوان رئیس کنگره همچنان معتقد بود که هندوستان فقط به شرط آنکه آزاد و مستقل باشد، آمادۀ همکاری خواهد بود (همو، 67؛ نهرو، کشف هند، 749). در همین سال در مقام رئیس کنگره در گفت‎وگو با هیأت انگلیسی به ریاست کریپس که به شکست انجامید، نقشی مهم به‌عهده داشت (آزاد، 103-105؛ نهرو، کشف هند، 770-771). در اثنای این مذاکرات نامه‎ای هم از روزولت، در تشویق هندوستان به پذیرفتن پیشنهادهای کریپس و پیوستن به متفقین در جنگ، بدو رسید (آزاد، 944). 
در ماههای مه و ژوئن 1942م (1361ق) برای آماده ساختن مردم جهت مقابله با حملۀ ژاپن و تسخیر احتمالی کلکته، تلاش بسیار کرد (همو، 106-107). هم در این روزها به دنبال اختلاف نظر بسیار شدید میان آزاد و گاندی بر سر چگونگی رویارویی با مسألۀ جنگ و مبارزه با دولت انگلیس، گاندی در بامداد 22 جمادی‎الثانی 1361ق / 7 ژوئیۀ 1942م نامه‎ای به این مضمون به وی نوشت: اینک نظرات من و شما چندان اختلاف دارد که دیگر نمی‎توانیم با یکدیگر همکاری داشته باشیم. اگر کنگره رهبری مرا می‎خواهد، شما باید از ریاست کنگره و عضویت در کمیتۀ اجرایی آن استعفا دهید (همو، 111)؛ اما هنگامی که کمیتۀ اجرایی در ساعت 3 بعدازظهر همان روز تشکیل شد، نخستین سخنی که گاندی به زبان آورد این بود: اینک این گناهکار پشیمان به مولانا بازمی‎گردد (همو، 112؛ امین، 1 / 115). 
آزاد در شرایط جنگی، با جنبشی که از سوی کنگره به عنوان «هند را رها کنید» تبلیغ می‎شد، مخالف بود، زیرا از آن بیم داشت که با آغاز این جنبش، همۀ رهبران دستگیر گردند و کار جنبش به خشونت کشیده شود، ولی «کمیتۀ کنگرۀ سراسر هند» در بمبئی تشکیل شد و قطعنامۀ معروف به «هند را رها کنید» به تصویب رسید. یک روز بعد در 26 رجب 1361ق /  9 اوت 1942م گاندی، نهرو، آزاد و دیگر رهبران کنگره بازداشت و زندانی شدند و چنان‌که آزاد پیش‎بینی کرده بود، مردم هند که دیگر ارتباطی با رهبران خویش نداشتند، با وجود فشارها و بازداشتها دست به خشونت گشودند (آزاد، 118، 122، 123، 129، 130؛ نهرو، کشف هند، 807- 808). گاندی به علت بیماری در 1363ق / 1944م آزاد شد، اما آزاد و دیگر اعضای کمیتۀ اجرایی در قلعۀ احمد نگر در زندان ماندند. وی در این زندان بود که در ربیع‎الثانی 1363ق / آوریل 1944م خبر مرگ همسرش زلیخا بیگم (دختر مولانا آفتاب‎الدین یکی از شاگردان و مریدان پدرش) و 3 ماه بعد خبر درگذشت خواهرش آبرو بیگم را شنید (آزاد، 132). 
در اوایل ربیع‎الثانی 1363ق / آوریل 1944م او را از زندان احمدنگر به بنکوره منتقل ساختند و با فراهم شدن مقدمات برپایی کنفرانس سیملا، برای حل مسألۀ هندوستان، در اوایل رجب 1364ق /  ژوئن 1945م از زندان آزاد شد. وی از 13 جمادی‎الثانی 1334ق /  18 مارس 1916م که در رانچی بازداشت گردید، تا این تاریخ بر روی هم 10 سال و 7 ماه از عمرش را به تفاریق در زندان سپری کرد. آزاد در این کنفرانس که به دعوت لرد ویول، نایب‎السلطنه، در اوایل شعبان /  اواخر ژوئن برای گفت‎وگو دربارۀ چگونگیِ انتقالِ قدرت از دولت انگلیس به مردم هند برپا شد، نمایندگی کنگره را به‌عهده داشت. این گفت‎وگوها به علتِ اختلاف‌نظر میان کنگره و مسلم‎لیگ  بر سر چگونگی انتخاب نمایندگان مسلمان، بی‎نتیجه ماند. ترکیب هیأت اجرایی یا دولت پیشنهادی لرد ویول چنین بود: 5 وزیر با انتخاب کنگره، 5 تن با نظر مسلم‎لیگ و 4 تن دیگر منصوب از سوی خود او. کنگره این 5 تن را معرفی کرد: ابوالکلام آزاد (مسلمان)، نهرو (هندو)، سردار پاتل (سیک)، یک پارسی (زردشتی) و یک مسیحی. این انتخاب به پیشنهاد و پافشاری آزاد که هنوز رئیس کنگره بود، انجام گرفت و هدف وی آن بود که نشان دهد کنگره نهادی ملی و برکنار از تعصب فرقه‎ای است. 4 تن عضو انتصابی ویول یک تن مسلمان و 3 تن هندو بودند. با اینکه 7 تن از 14 تن اعضایِ هیأتِ دولتِ پیشنهادیْ از مسلمانان برگزیده می‎شدند، محمدعلی جناح، رهبر مسلم‎لیگ که این حزب را تنها حزبِ مدافع مسلمانان می‌دانست، با این ترکیب مخالفت کرد و اصرار داشت که کنگره نباید نمایندۀ مسلمان برگزیند (همو، 160). 
آزاد در کمیتۀ اجرایی کنگره که در 6 شوال 1364ق / 14 سپتامبر 1945م در پونا برپا شد. توانست دیگر اعضا و نیز گاندی را متقاعد سازد که حزب کنگره باید در انتخابات عمومی شرکت کند. نتیجۀ تصویبِ این پیشنهاد، آزادی زندانیان سیاسی، عفو عمومی و سرانجام پیروزی چشمگیر کنگره در انتخابات بود. تلاش وی در تشکیل دولت در پنجاب که امری محال می‎نمود. بازتاب گسترده‎ای در محافل سیاسی یافت تا آنجا که از ابوالکلام به عنوان هنرمندی بزرگ در ایجاد توافق یاد شد (همو، 178). هم در این روزها، افسران نیروی دریایی بر فرماندهان انگلیسی شوریدند و دست به اعتصاب زدند. این شورش، در آن موقعیت حساس، بحرانی سخت پدید آورد. آزاد توانست ضمن دفاع از افسران، خردمندانه به این بحران پایان دهد. 
آزاد در جمادی‎الاول 1365ق / آوریل 1946م طرحی برای قانون اساسی کشور بر مبنای فدرالیسم پیشنهاد کرد. در این طرح که کمیتۀ اجرائی کنگره آن را نپذیرفت، جز مسئولیتهایی چند (دفاع، روابط خارجی و ارتباطات) که برعهدۀ دولت مرکزی نهاده شده بود، همۀ مسئولیتها از آنِ دولتهایِ ایالتی بود و ایالات تا آخرین حد ممکن و در جهات مختلف خودمختار بودند. به گفتۀ وی، این‎چنین قانون اساسی می‎توانست ضمن تأمین خودمختاری کامل ایالاتی که مسلمانان در آنها اکثریت داشتند، وحدت کشور را نیز حفظ کند و بیم مسلمانان را، از سلطۀ هندوان بر آنان برطرف سازد. گاندی از اینکه آزاد توانسته بود راهی برای گشودن این گره سیاسی بیابد، به او تبریک گفت و هیأت اعزامی کابینۀ انگلیس نیز با آن موافقت کرد (همو، 194، 195؛ جاین، 43). 
آزاد با تجزیۀ هندوستان و ایجاد پاکستان شدیداً مخالف بود و آن را برای هندوستان و به‎ویژه برای مسلمانان هند زیان‎آور می‎دانست و بسیار کوشید تا دو همکارش پاتل و نهرو را متقاعد سازد که گام نهایی را برندارند. هنگامی که همۀ تلاشهایش بی‎نتیجه ماند، به گاندی روی آورد، زیرا وی زمانی گفته بود: اگر کنگره بخواهد تقسیم کشور را بپذیرد، باید از روی نعش من بگذرد (آزاد، 256)؛ ولی گاندی هم مانند دیگر یاران تغییر عقیده داده بود. ناگزیر از گاندی خواست تا وضع موجود دو سه سال ادامه یابد به این امید که سرانجام مسلم‎لیگ از اندیشۀ ایجاد پاکستان بازگردد (همو، 246، 256). 

صفحه 1 از3

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: